بهتر است در حضور گیاهان مراقب رفتار و افکارتان باشید، چون آنها میتوانند شما را ببینند، افکارتان را بخوانند و از تصمیمات شما آگاه شوند.
گیاهان می توانند احساسات خود را بیان کنند، عکسالعمل نشان دهند، بترسند و خوشحال شوند.
در سال ۱۹۹۶ میلادی کلیو باکستر (۱)دست به آزمایشی زد. او میخواست بفهمد وقتی به گیاهی آب میدهیم چه اتفاقی می افتد. او در محل کارش یک دستگاه دروغ سنج(۲) داشت. کلیو یقین داشت که آب دادن به گلدان باعث جذب تدریجی آب به ساقه و برگ گیاه و پائین آمدن تدریجی مقاومت الکتریکی آن خواهد شد.
باکستر الکترودهای دستگاه دروغسنج را به برگها وصل و تعادل جریان الکتریک را برقرار کرد. بر خلاف تصور باکستر به محض رسیدن رطوبت به برگ، دستگاه عبور جریان کمتری را نشان داد یعنی عکسالعمل گیاه شبیه انسانی بود که در یک لحظه دچار هیجان شدید شده باشد. گیاه با دریافت رطوبت حیاتبخش آب دچار هیجان شده بود و آن را بروز میداد. او نتیجه گرفت: «گیاهان احساسات خود را بیان میکنند».
او به آزمایشاتش در مورد گیاهان ادامه داد، در قدم بعد تصمیم گرفت گیاه را در واکنش شدیدتری قرار دهد. تصمیم گرفت برگ متصل به الکترودهای دستگاه دروغسنج را با آتش بسوزاند. بهمحض اینکه این فکر از ذهن او گذشت و قبل از اینکه حرکتی برای برداشتن کبریت یا فندک بکند، عقربه گالوانومتر با یک جهش، واکنش شدید گیاه را نشان داد. بله: « گیاهان میتوانند فکر ما را بخوانند ».
باکستر با بیمیلی و اکراه تدارکات سوزاندن برگ را آماده میکرد. این بار منحنی صعودی کوچکتری مشاهده شد. او متعاقباً وانمود کرد که قصد سوزاندن برگ را دارد، ولی هیچگونه واکنشی از طرف گیاه نشان داده نشد به نظر میرسید که: «گیاه قادر به تشخیص تصمیم در مقابل تظاهر به تصمیم است».
باکستر ابتدا تصور میکرد که چون گیاه فاقد اعضاء حسی شبیه انسان است، بنابراین باید حس دیگری در این ارتباط دخالت داشته باشد. او به تدریج به این عقیده رسید که سیستم ارتباطی گیاه یک سیستم کلی تر و فراگیرتر است. سیستم ارتباطی کاملتری که در گیاهان و همه موجودات وجود داشته و دارد. آزمایشات آشکارا و بهطور غیرقابل انکار نشان میداد که: «گیاهان فاقد چشم هستند ولی بهتر از ما میبینند».
باکستر تصمیم گرفت که آزمایشگاه خود را تبدیل به یک آزمایشگاه علمیِ مناسب کند. آزمایشات با برگ جدا شده از گیاه و حتی با قطعهای کوچک از یک برگ عیناً به نتیجه رسید. علاوه بر عکسالعمل ناشی از تحریکات اعمال شده به وسیله انسان و گیاه، نسبت به هر نوع حادثه غیرمترقبه مانند ورود ناگهانی سگ واکنش نشان میدادند.
چنانچه گیاه در مقابلِ تهدیدِ بسیار شدید قرار بگیرد یا صدمه شدید به آن وارد شود، سیستم دفاعی حیات او عیناً مشابه سیستم دفاعی انسان عمل میکند، یعنی ممکن است پس از مدتی واکنش و مقاومت، دچار بیهوشی شود یا اصلاً بمیرد. چنین حادثهای وقتی اتفاق افتاد که یک روانشناس کانادایی برای مشاهده دستاوردهای باکستر به آزمایشگاه او رفت. اولین گیاه مورد آزمایش هیچ واکنشی نشان نداد و همین طور گیاه دوم تا پنجم، و تنها گیاه ششم واکنش بسیار ضعیفی از خود نشان داد.
باکستر وسایل آزمایش را بررسی کرد، ولی هیچ نقصی در آنها مشاهده نشد. در جستجوی علت شکست آزمایشات باکستر از روانشناس کانادایی در مورد کار و فعالیت او سؤالاتی کرد و معلوم شد که این شخص یک کشنده گیاه، و کارش این است که گیاهان مختلف را در کوره برقی آزمایشگاه میسوزاند تا وزن خشک و مواد آنها را برای آزمایش تعیین کند. حدود چهل و پنج دقیقه پس از خروج روانشناس کانادایی از آزمایشگاه، گیاهان مورد آزمایش به هوش آمدند و مجدداً در مقابل آزمایشات واکنش نشان دادند.
در یک سری آزمایش دیگر، باکستر متوجه نوعی ارتباط ظریف و ناگسستنی بین گیاه و پرورنده آن شد. در یک سخنرانی علمی در فاصلهای دور باکستر با نمایش اسلاید رفتار اولین گیاهِ خون سیاوشان خود را میکرد. در مراجعت مشاهده کرد که همزمان با نمایش اسلاید در آن سخنرانی، همان گیاه در آزمایشگاه روی نوار پلیگراف، نوعی واکنش نشان داده است. به نظر میرسد که وقتی یک گیاه با انسان مرتبط و وابسته شد، این ارتباط و وابستگی را فارغ از فاصله و حتی در میان هزاران فرد دیگر حفظ میکند.
در پرفروشترین کتاب سال ۱۹۷۳ تحت عنوان «راز زندگی گیاهان» نوشته «پیتر تامپکینز» و «کریستوفر بردز» بخش وسیعی از تحقیقات کلیو باکستر ارائه شده است. باکستر تحقیقات خود را با بیش از بیست و پنج نوع گیاه و میوه، مانند کاهو، پیاز، پرتقال و موز انجام داد. حاصل این آزمایشات، همگی شبیه یکدیگر بود.
باکستر اعتقاد دارد که میوهها و سبزیجات ممکن است علاقمند باشند که خورده شوند و جزو انسان یا حیوان بشوند، مشروط بر اینکه این عمل با نوعی انگیزه ایجاد ارتباط همراه باشد. این اظهار نظر البته با بعضی عقاید سنتی و مذهبی تطبیق دارد. باکستر میگوید که محتمل است میوه و سبزی خشنودتر باشند که با خورده شدن، جزئی از یک موجود زنده و فعال بشوند تا این که پس از رسیدن به زمین بیفتند و بپوسند. همانطور که انسان ترجیح میدهد پس از مرگ به عالم بالاتری برود
.پینوشت:
۱- cleve Bakster
۲-دستگاه دروغ سنج یک وسیله الکترونیکیست که با ثبت تغییر مقاومت یا رطوبت پوست بدن انسان، تغییر حالات او را نشان میدهد. دو الکترود دستگاه به پوست دست بدن انسان وصل و مقاومت آن را تعیین میکند. وقتی شخص مورد آزمایش به دلیل اظهار دروغ یا موضوع خلاف واقع، تغییر حالت بدهد، دستگاه فوراً تغییر مقاومت پوست را نشان میدهد، بهطوری که هر آزمایشکننده با تجربهای مثل یک بازپرس میتوان این تغییر حالت و علت آن را درک و از آن نتیجهگیری کند.
ترجمه و تآلیف: تینا پورشاهیدمنبع : سایر منابع
ویستا
با سلام.خیلی عالی بود .متشکرم.
خیلییییی عالی سپاس از لطفتان
عالی ممنون. واقعا درست است. حتی فلزات هم این حس دارند.
خیلی عالی بود